Web Analytics Made Easy - Statcounter

فهیمه نظری: غروب چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ میدان سپه (امام خمینی کنونی): جمعیت موج می‌زند و همه به بلندگوی بزرگی چشم دوخته‌اند که قرار است صداهایی از آن به گوشش‌شان برسد. مردم از چند روز پیش که خبر گشایش پخش صدای تهران را در روزنامه‌ها خوانده‌اند، از ساعت شش‌ونیم بعدازظهر دسته‌دسته به میدان سپه هجوم آورده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بالاخره ساعت هفت بعدازظهر رادیوی ایران به دست محمدرضا پهلوی، ولیعهد وقت گشایش می‌یابد و بلافاصله پس از آن با پخش نخستین برنامه که از بلندگوی بزرگ کار گذاشته‌شده در بیرون عمارت وزارت پست به گوش می‌رسد فریاد شادی جمعیت به هوا برمی‌خیزد. از چندین روز قبل از این اتفاق به دستور فرمانداران در میادین اصلی تمامی شهرها بلندگوهایی کار گذاشته‌اند تا مردم به محض افتتاح رادیو صدای آن را بشنوند.

نخستین ایستگاه فرستنده‌ در ششم اردیبهشت ۱۳۰۵، دو روز پس از تاج‌گذاری رضاشاه، تاسیس می‌شود. این ایستگاه در حضور شاه افتتاح و «بی‌سیم پهلوی» نام می‌گیرد؛ اما تاسیس رادیو با هدف پخش برنامه زمان زیادی می‌برد. فکر تاسیس رادیو که از سال ۱۳۱۶ به وجود می‌آید، تا اردیبهشت ۱۳۱۹ طول می‌کشد.

مراسم گشایش با حضور شخصیت‌های کشوری و لشکری

افتتاح رادیو در این برهه؛ یعنی یک سال پس از شروع جنگ دوم جهانی آن‌قدر اهمیت دارد که رجال برجسته‌ی کشوری و لشکری در آن حضور یافته‌اند. از هیات دولت و وزیر دربار تا رئیس مجلس و سران لشکری. روز پنجم اردیبهشت یعنی فردای افتتاح رادیو روزنامه‌ی اطلاعات این مراسم را چنین توصیف می‌کند:

«عمارت [کلاه فرنگی] مرکز فرستنده‌ی بی‌سیم [در فضای وزارت ارتباطات کنونی در خیابان شریعتی نرسیده به سیدخندان] با پرچم‌های سه‌رنگ ملی و چراغ‌های رنگارنگ تزئین شده بود. سردر عمارت در پرتوی فروغ نورافکن‌ها و چراغ‌های الکتریکی مانند روز روشن شده بود. چند رشته چراغ به رنگ پرچم ایران در اطراف دکل‌های بی‌سیم نورافشانی می‌کرد. مقارن ساعت شش بعدازظهر هیات دولت، وزیر دربار شاهنشاهی، رئیس مجلس شورای ملی، جناب آقای شکوه رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی، جناب آقای دکتر مودب نفیسی پیشکار والاحضرت همایون ولایتعهد، جناب آقای قوام، رئیس تشریفات خارجی سلطنتی، رئیس تشریفات والاحضرت همایون ولایتعهد، سران لشگر، هیات‌رئیسه‌ی مجلس شورای ملی، معاونین وزارتخانه‌ها، رئیس و دادستان دیوان کشور، رئس بانک ملی ایران، رئیس اداره‌ی کل شهربانی، فرماندار تهران، کفیل شهرداری، مدیران جراید، روسای کمیسیون رادیو همگی با لباس‌های رسمی در مرکز فرستنده‌ی بی‌سیم حضور یافتند. در ساعت شش و نیم موکب مبارک والاحضرت همایون ولایتعهد به مرکز فرستنده‌ی بی‌سیم نزول اجلال فرمودند. هنگام تشریف‌فرمایی در مدخل عمارت هیات وزیران، رئیس مجلس شورای ملی، سران لشکر موکب مبارک را استقبال نمودند. موکب والاحضرت همایون ولایتعهد ابتدا به تالار پذیرایی تشریف‌فرما شده از برابر صف مدعوین عبور فرمودند.»

تجهیزات و بنای رادیو چیزی از بهترین‌های دنیا کم نداشت

پس از ورود محمدرضا پهلوی برای اجرای مراسم گشایش رادیو، محمدابراهیم علم (شوکت‌الملک/ پدر اسدالله علم) وزیر پست و تلگراف وقت پشت تریبون قرار می‌گیرد تا گزارشی درباره‌ی کیفیت و کمیت تجهیزات رادیو به عرض برساند. نکته‌ای که در میان صحبت‌های او قابل توجه است چگونگی شروع عملیات تاسیس رادیو در ایران و نیز بنای آن است. علم درباره‌ی تجهیزات رادیو مدعی می‌شود که مطابق با پیشرفته‌ترین تکنولوژی روز است و از ساختمان آن سخن می‌گوید که ظرف هفت ماه توسط شرکت هوختیف آلمان ساخته شده بود.

«تاسیساتی که از نظر مبارک می‌گذرد بر حسب اراده‌ی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و امری که در بهمن‌ماه ۱۳۱۶ از پیشگاه همایونی شرف صدور یافته انجام پذیرفته. لوازم انتقال صوت شامل دو مجموعه‌ی میکروفون و تقویت‌کننده بوده و به وسیله‌ی آن‌ها می‌توان دو برنامه‌ی مختلف به وسیله‌ی فرستنده پخش نمود. این دستگاه‌ها که از نظر خصایص با آخرین ترقیات فن بی‌سیم مطابقت می‌نماید در ماه‌های بهمن و اسفند ۱۳۱۶ به کارخانه‌ی تلفنکن سفارش و در اواخر آذرماه ۱۳۱۸ تحویل و نصب آن‌ها در فروردین ۱۳۱۹ به پایان رسیده است. و ابنیه‌ای که جهت برقرار نمودن آن‌ها ساخته شده به وسعت دو هزار و دویست و چهل متر مربع و در ظرف هفت ماه به وسیله‌ی شرکت هوختیف انجام و با وسایل تهویه و گرم کردن و خنک کردن مرکزی... منظور گردیده است. پنجاه و هشت کیلومتر کابل مخصوص دستگاه فرستنده را به نقاط لازمه‌ی شهر و مرکز گیرنده‌ی بی‌سیم نجف‌آباد متصل می‌نماید و بدین وسیله انتقال سخنرانی‌ها از آن نقاط امکان‌پذیر می‌باشد پس از تحویل شدن دو دستگاه فرستنده‌ی امواجر کوتاه دیگر که از از بنگاه بل‌استاندارد خریداری و در آتیه‌ی نزدیکی نصب خواهند شد و دوازده دستگاه فرستنده امواج متوسط محلی که در شهرستان‌ها برقرار خواهند گردید سازمان پخش صدا در کشور شاهنشاهی توسعه خواهد یافت. دستگاه‌هایی که به عرض پیشگاه مبارک رسید برا این‌که از نظر مبارک بگذرند و گشایش یابند آماده هستند.»

نخستین برنامه‌ای که از رادیو پخش شد

بلافاصله پس از افتتاح رادیو در ساعت هفت بعدازظهر چهارشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹، سرود سلام شاهنشاهی نواخته می‌شود و احمد متین‌دفتری نخست‌وزیر وقت (داماد دکتر مصدق) در مقابل دستگاه سخنرانی می‌کند. نکته‌ی قابل تامل در سخنان نخست‌وزیر نگاه حکومت وقت به رادیو است که چندین بار به آن اشاره می‌کند؛ نگاهی آموزشی و پرورشی:

«... از امروز دستگاه آموزشی که برای پرورش افکار در رشته‌های مختلف دانش ایجاد شده تعلیمات خود را بی‌واسطه و تاخیر به گوش شنوندگان خواهد رسانید و همگی یکسان و در یک زمان از این نعمت بهره‌مند خواهند گردید. به شکرانه‌ی موهبت هم‌میهنان باید همواره در افزودن دانش خویش و به کار بستن آن در راه تعالی کشور کوشیده و خاطر خطیر همایونی را از این رهگذر خشنود ساخته خود را شایسته‌ی عطایای بیش‌تری بنمایند. تعلیمات گوناگونی که به وسیله‌ی رادیو به منظور بسط دانش و آسان کردن راه زندگی به زبانی ساده داده خواهد شد برای همگان قابل استفاده خواهد بود...»

نکته‌ای که متین‌دفتری در بیانات خود بر آن تاکید دارد در واقع مهم‌ترین هدفی است که حکومت از تاسیس رادیو دنبال می‌کند. رضاشاه به پشتوانه‌ی نخبگان دور و برش قدم در راه مدرن‌سازی ایران گذاشته و در این زمینه باید جامعه را نیز با خود همراه کند. رضا مختاری اصفهانی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در مقدمه‌ی کتاب خود با عنوان «رادیو؛ توسعه و تحولات سیاسی_اجتماعی» نیز بر این نکته اشاره می‌کند البته با تعبیری دیگر. او رادیو را به عنوان ابزاری در دست سلطنت پهلوی معرفی می‌کند که از آن انتظار عمومی کردن ایدئولوژی خود و ایجاد هویت جدید برای ایرانیان دارد؛ «انتظاری که از همان ابتدا با بحران‌های گوناگون مانند جنگ جهانی دوم و اشغال ایران با چالش مواجه شد.» و در ادامه این رسانه را در نظر سلطنت پهلوی و دولت‌های آن قدرت نرم می‌داند؛ که ابزار اقتدار و سرکوب شمرده می‌شود.

باری پس از پخش سخنان نخست‌وزیر از رادیو برنامه‌ی بعدی، اعلام خبر گشایش دستگاه پخش صدای تهران به زبان‌های فارسی و سپس عربی، ترکی، فرانسه، روسی، انگلیسی و آلمانی است.

شب افتتاح رادیو و چهره‌ی میدان توپخانه

مراسم افتتاح رادیو تا ساعت ۱۱ شب ادامه دارد. اما میدان اصلی شهر یعنی سپه تماشایی‌تر از همه جاست. با این‌که هوا طوفانی است و باران به‌شدت می‌بارد جمعیتی که به ذوق شنیدن رادیو در میدان جمع شده‌اند، پراکنده نمی‌شوند و به شنیدن خبر گشایش و قسمت‌های دیگر برنامه مشغول‌اند. مردم از این‌که با این وسیله‌ی تازه قرار است در جریان وقایع دنیا قرار بگیرند ذوقی عجیب دارند. برای همین هم است که به محض پخش نخستین برنامه فریاد شادی‌شان این میدان تاریخی را به لرزه درمی‌آورد.

تحول موسیقی ایران؛ بزرگ‌ترین دستاورد رادیو

اما فارغ از نگاه حکومت به رادیو، این جعبه‌ی جادویی شاید مهم‌ترین وسیله در تحول موسیقی تاریخ معاصر ایران به شمار بیاید. رضا مختاری اصفهانی باز در همان کتاب یعنی «رادیو، توسعه و تحولات سیاسی_اجتماعی» معتقد است رادیو در حوزه‌ی فرهنگ و تغییر ذهنیت ایرانیان در موضوعاتی چون موسیقی رسانه‌ای موفق بود و بسیاری از فرهیختگان و هنرمندان ایرانی از طریق آن به جامعه‌ی ایران شناسانده شدند. مختاری رادیو را عنصری مهم در عمومی شدن موسیقی ایران دانسته است؛ عنصری که موسیقی را از خلوت خانه به ساحت عمومی آورد و بدین ترتیب حیات اجتماعی جدیدی را برای ایرانیان رقم زد. به نوشته‌ی او بخش مهمی از سیاست‌گذاری‌های فرهنگی ایران از طریق رادیو پی گرفته می‌شد.

مرحوم جواد بدیع‌زاده از خوانندگان و آهنگسازان قدیمی ایرانی، نخستین کسی است که آوازش از رادیو پخش می‌شود. او درباره‌ی همین نخستین آوازش و نیز خوانندگان و آهنگسازانی که با تولد رادیو در آن حضور یافته و هر کدام در عرصه‌ی موسیقی ایران نقشی پررنگ بر جای گذاشتند در مصاحبه‌ای که با روزنامه‌ی اطلاعات در ۴ اردیبهشت ۱۳۵۶ به عنوان سی‌وششمین سال تاسیس رادیو انجام داده، گفته است:

«اولین آهنگی که با صدای من از رادیو ایران پخش شد ساز و سبو نام داشت که شعر آن را آقای نورالله همایون سروده بود و آهنگش را خودم ساخته بودم. ساز و سبو که در واقع گفت‌وگویی بود بین یک ساز و یک سبو چنین شروع می‌شد:

با سبو روزی گفت این چنین ساز

کی برنج و شادی با من انباز

گر من افغان دارم و درون دلم می‌کشم آه

چشم خون‌بار تو زین ناله‌ی جانکاه تو برگو دیگر از چیست؟

آهنگ این ترانه در مایه‌ی دشتی بود و چون اولین شعری بود که از رادیو پخش می‌شد خیلی زود سر زبان‌ها افتاد. ... مرحوم قمر هم اولین بانویی بود که رادیو صدایش را پخش کرد و ترانه مرغ سحر او بیش از حد انتظار مورد توجه مردم قرار گرفت... اولین شخصیت‌هایی که در رادیو به فعالیت پرداختند مرحوم صبا نوازنده‌ی ویلن، مرتض نی‌داود نوازنده‌ی تار و حبیب سماعی‌ نوازنده‌ی سنتور و حسین تهرانی نوازنده‌ی ضرب بودند که به جز مرتضی‌خان نی‌داود بقیه جای‌شان در بین ما خالی است... رادیو از بیست سال پیش [۱۳۳۵] به بعد تصمیم گرفت صداها را روی نوار ضبط کند و از همین زمان بود که موسیقی رنگ و بوی دیگری گرفت و خوانندگان هم رغبت بیش‌تری به این کار نشان دادند... تا آن‌جا که به یاد دارم آقایان رهنما، مطیع‌الدوله حجازی، ذکاءالدوله غفاری، صفوی، بزرگمهر، بشیر فرهمد، پاینده ذوالفقاری، تفضلی، معینیان و فرازمند سرپرستی کل انتشارات رادیو را به عهده داشتند و هریک به نوبه‌ی خود قدم‌های موثری در راه اشاعه‌ی موسیقی و حمایت از جامعه‌ی هنرمندان برداشته‌اند. آقای معینیان به حق برای حفظ موسیقی سنتی ایران کوشش کرد و ترتیبی فراهم آورد تا موسیقی ایرانی دوباره حیات تازه‌ای پیدا کند.»

۲۴۵۲۵۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898610

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: رادیو محمد رضا پهلوی بیسیم تاریخ معاصر موسیقی ایران افتتاح رادیو تاسیس رادیو وسیله ی فرستنده ی نوازنده ی ی بی سیم ی ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۹۸۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از وطنم ایران تا شب‌نورد؛ با تارِ لطفی + فیلم

محمدرضا لطفی، نوازنده چیره دست و صاحب سبک سازهای ایرانی، آهنگساز برجسته معاصر، موسیقیدان و ردیف‌دان بزرگ ایران است.

او علاوه بر خلق آثار خاطره‌انگیز و با شکوهی مثل « ایران ای سرای امید» و «کاروان شهید» یک معلم جریان‌ساز بود. 

مجله هنری بوم به مناسبت روز معلم، علاوه بر هنر این هنرمند بزرگ به وجه معلمی این استاد بزرگ موسیقی ایران پرداخت. 

سجاد مهربانی، خواننده موسیقی ایرانی و یکی از شاگردان استاد لطفی که مدیر داخلی مکتب‌خانه این استاد نامدار کشور بوده است به بخشی از خاطراتی پرداخت که به گفته او، خود استاد لطفی به بیان این خاطرات پرداخته‌اند‌: استاد محمد رضا لطفی می‌گفتند از نونهالی تا نوجوانی ساز نی‌لبک می‌نواختند و در خانواده کاملاً مذهبی و معتقدی در شهر گرگان زندگی کردند و مادرشان اصالتاً ترکمن و معلم قرآن بودند و پدرشان در کار کشاورزی و زراعت فعالیت می‌کردند و در عین حال، تاجر و تعزیه خوان و اصالتاً اهل خلخال بودند و بعدها، به شهر گرگان کوچ کردند و تنها کسی که در میان برادرانشان، اسم اصلی و شناسنامه‌ای اش یکی بود استاد محمدرضا لطفی بودند.

بنده به نقل از خود استاد می‌گویم و صرفاً یک راوی هستم و امکان دارد فردی چیز دیگری بیان کند. اما مطلبی که ایشان برای بنده عنوان کردند این طور بود: استاد محمدرضا لطفی گفتند زمانی که مادرشان، ایشان را باردار بوده‌اند و ۷-۶ ماهگی ایشان بوده و به نوعی، مشخص شده است که فرزندشان پسر هستند( البته با وجود این که در آن زمان، تکنولوژی به این صورت نبوده است) و به هر روی متوجه جنسیت فرزند خود می‌شوند. با توجه به این که اهل صحرای ترکمن بودند به دیدن یکی از بستگان خود می‌روند و موقع برگشت، پیاده برمی‌گردند. در آن‌جا یک شتر نر به محض دیدن مادر استاد که باردار بوده‌اند حالت رم کردن پیدا می‌کند و ایشان را دنبال کرده و مادر استاد لطفی با زحمت فراوان از جلوی شتر فرار می‌کنند و پشت یک تپه گونه‌ای پنهان می‌شوند و در آن لحظه نذر می‌کنند و می گویند که یا امام رضا (ع) اگر از این مهلکه خارج شوم و فرزندم سالم به دنیا بیاید اسمش را رضا می‌گذارم و وقتی به خانه برمی‌گردند و داستان را برای همسرشان؛ زنده یاد فرج الله لطفی نقل می‌کنند پدر استاد لطفی می‌گویند کار خوبی است و اسمش را محمدرضا بگذاریم. چون گویا پدرشان ارادت به حضرت محمد(ص) داشتند و همین موضوع باعث می‌شود که اسم استاد، محمدرضا لطفی ثبت شود. 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

سجاد مهربانی با اشاره به ویژگی معلمی استاد محمدرضا لطفی گفت: هر لحظه‌ای و در هر جایی می‌توانم شهادت دهم که استاد محمدرضا لطفی تا چند ساعت قبل از فوت خود روی تخت بیمارستان به بنده و یک دوست دیگر که همشهری ایشان است و در شهر گرگان زندگی می‌کند در حال آموزش بودند و اگر تار و سه تار و سبک و سیاق خیلی از اساتید دیگر زنده است  مرهون زحمات ایشان است. 

این خواننده موسیقی ایرانی افزود: استاد محمدرضا لطفی، برنامه‌ای در رادیو با عنوان شناخت و تاریخ موسیقی داشتند که در این برنامه‌ها به تفصیل توضیح می‌دادند و ساز می‌زدند و سبک و سیاق استاد جلیل شهناز، استاد علی اکبر خان شهنازی و استاد فرهنگ شریف را آموزش می‌دادند.

استاد مهدی کلهر، تحصیلکرده معماری و نقاشی و از مدیران هنری تأثیرگذار دوران معاصر و از دوستان نزدیک استاد محمدرضا لطفی درمورد ایشان گفت: لطفی فارغ از این که پدرش هنرمند بوده در خانه‌ای بزرگ شده است که پدر و مادرش آموزش و پرورشی بودند و مادرش معلم قرآن بود و بنده تا آخرین لحظه،  نسبتی که لطفی با مادرش و قرآن و خدا و پیامبر (ص) داشت را شهادت می‌دهم. 

استاد مهدی کلهر به نقل از استاد محمدرضا لطفی گفت: در آمریکا بوده که یک بار می‌خواسته است خودش را تنظیم کند و در خاطراتش هم، گفته است: در یک شب بارانی برای چهله نشینی به جنگلی رفتم و اذان گفتم و منِ ماتریالیست، موحد شدم. 

همان‌طور که می‌دانید استاد لطفی در همه کنسرت‌هایش، با صدای خودش اول الله مدد می‌خواند و از خداوند متعال کمک می خواست. 

این مدیر هنری درمورد تعریف واژه استاد ادامه داد: استاد یعنی کسی که در هر رشته‌ای فعالیت می‌کند، بتواند رشته هنری، علمی و مهارتی خود را یک گام به سمت کمال نزدیک کند و محمدرضا لطفی، یکی از باسوادترین اساتیدی بود که به تاریخ اهمیت می‌داد و تاریخ را خوب می‌شناخت و تعریف درستی از دستگاه‌های موسیقی ایران ارائه  می داد و ریشه‌های آن‌ها را می‌شناخت.

استاد مهدی کلهر با ذکر خاطره‌ای یادآور شد: یک روز استاد جلیل شهناز با لهجه اصفهانی درمورد تار لطفی این‌طور نظر دادند که آقای لطفی، تار را ادب می‌کند که این یک تعریف شیرین اصفهانی و کاملاً درست است. 

این مدیر هنری افزود: به نظر بنده، لطفی فردی بود که سواد زیادی در تاریخ داشت و صادق و شجاع بود و اصلاً منافق نبود و اگرچه گرین کارت خود را گرفت ولی بعد، آن را کنار گذاشت و این نکته بسیار مهمی است. یعنی آن‌قدر در آمریکا صبر کرد و گرین کارت را گرفت. اما وقتی به ایران آمد، آن را کنار گذاشت؛ بنابراین تمام آثار لطفی چه نواخت‌هایش به عنوان نوازنده و چه آهنگ‌هایش قابل تحسین و تمجید هستند ولی از همه مهم‌تر، به نظرم آن‌ها  قابل تعلیم هستند. 

محمد معتمدی، شناخته شده‌ترین خواننده‌ای است که در محضر استاد محمدرضا لطفی شاگردی کرده و در ۴ آلبوم برجسته، ساز استاد را همراهی کرده است.

این هنرمند گفت: یکی از اتفاق‌های بسیار تأمل‌برانگیز و جالب درمورد فوت استاد محمدرضا لطفی، روز وفات ایشان بود که مصادف با روز معلم شد و بنده هر سال، وقتی به روز معلم نزدیک می‌شویم به یاد تاریخ فوت ایشان می‌افتم. به دلیل این که استاد لطفی به معنای واقعی کلمه معلم و عاشق یاد دادن بودند و علاقه داشتند آن‌چه که می‌دانستند را به نسل‌های بعد و دیگران منتقل کنند.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

 

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری موسیقی و هنرهای تجسمی

دیگر خبرها

  • از وطنم ایران تا شب‌نورد؛ با تارِ لطفی + فیلم
  • هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
  • گزارشی از نکوداشت مختومقلی فراغی؛ شاعری که وحدت‌بخش بود
  • خود را بدهکار خاک و مردم کشورم می‌دانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم‌های کیمیایی است
  • از طاقبستان تا بیستون همسفر با رادیو ایران
  • خواننده اصلی یکی از عاشقانه‌ترین ترانه‌های ایران پیدا شد + فیلم
  • ایثارگران میدان‌داران واقعی حکم‌رانی جمهوری اسلامی ایران هستند
  • جشن تولد پسر پرسپولیس بعد از برد خانگی
  • رادیو انعکاس‌دهنده صدای مردم است
  • نقش فیلم، بازی و موسیقی روشنگرانه در ترویج فرهنگ حجاب